بعد از بازگشت به توییتر و زدن چند توییت در مخالفت با کنکور، دوستان بسیاری هم با من مخالفت کردند. 280 کاراکتر توییتر اجازه اثبات نمیداد؛ بهناچار فقط اظهار نظرات من را دیدند و از آن چند کلمه برداشتهایی کردند که بعضاً درست نبود. از این رو متن زیر را نوشتم تا روشنسازی کنم. ان شاء الله این روند ادامه دارد...
اصل مطلب: چرا با کنکور مخالفی؟
- از بین بردن استعدادها
هر فرد مجموعهای از استعدادهاست که او را در یادگیری دانش یا مهارت خاصی بهتر پیش میبرد. در کنکور، ما استعدادهای نوجوانان را که دامنه بسیار گستردهای دارد در سه رشته خلاصه میکنیم و جامعه اینطور القا میکند که نوجوانی اگر غیر از این سه رشته، که ختم به کنکور میشود برود او بیسواد است و از سطح پایین مقبولیت اجتماعی برخوردار است! در چنین فضایی بسیاری از استعدادها از بین میرود؛ مثلاً دانشآموزی که در امور ورزشی استعدادی دارد یا موسیقی را به خوبی فرا میگیرد یا در برقکشی ساختمان استعداد دارد، باید همه اینها را کنار گذاشته و از شر فشار خانواده یا جامعه، به این سهرشته پناه ببرد تا مبادا مقبولیت اجتماعی خود را از دست بدهد یا علمش زیر سؤال برود.
- گرفتن نشاط نوجوان
گفتیم که هر فرد دارای استعدادهای بخصوص خود است، حال چنین فردی قطعاً به افعالی که در آن استعداد دارد بیشتر تمایل دارد؛ زیرا آنها را راحتتر فرا میگیرد و بازدهی بیشتری در این افعال دارد. همانطور که بالاتر اشاره شد کنکور این استعدادها را از بین میبرد؛ پس فرد از علاقه خود باز میماند. حتی اگر علاقه فرد با استعدادش همسو نباشد، محدود بودن انتخابها در مسیر مقبول در نزد جامعه که همان کنکور و دانشگاه رفتن است، فشار روانی را بهدنبال دارد که نهایتاً بازهم تعدادی از نوجوانان را از رفتن به سمت علاقه خود باز میدارد. در چنین موقعیتی نوجوان کاری را انجام خواهد داد که علاقهمند به آن نیست و جبراً آن را پذیرفتهاست. انجام اجباری کاری باعث از بین رفتن نشاط و پژمرده شدن روان نوجوان میشود. حتی نوجوانانی که تضاد استعداد یا علاقه با کنکور مانعشان نیست و باید از آن بگذرند، وقت بسیار بیشتری از حالت معمول در اموری مانند تستزدن و کلاس رفتن صرف میکنند که این افراط باعث از بین رفتن روند عادی زندگی و بهم خوردن تعادل میان امورات زندگی میشود که بازهم فرد نشاطش را از دست میدهد.
حالا باید چکار کنیم؟
- دنبال کردن استعدادها
نوجوان باید آگاهانه و شجاعانه استعدادهای خود را دنبال کند و در اموری که علاقه دارد مهارت کسب کند. این کار هم باید قبل از رسیدن به ایام کنکور صورت پذیرد تا با نشان دادن توان خود موفقیتش را در مسیر انتخابیاش اثبات کند. در این صورت هم به استعداد و علاقه خود رسیده و هم در نزد جامعه دارای مقبولیت اجتماعی است زیرا مهارت دارد و به تبع آن به موفقیت رسیدهاست و هم تمام عمرش را در انجام کاری که دوست دارد خواهد گذراند.
- از بین بردن جو کاذب جامعه
تلاش بعدی در از بین بردن جو کاذب جامعه است که معتقد به موفقیت فقط در مسیر کنکور و دانشگاه است و هرکس به دنبال مسیری غیر از کنکور برود عمر خویش را باخته و خودش را هدر دادهاست!! باید هرکسی با این تفکر همهگیر و اشتباه مقابله کند تا نوجوانانی که میخواهند بتوانند مسیری غیر از مسیر کنکور را برگزینند و عرضه مهارت در جامعه با تقاضای آن برابر شود.
حرف آخر: «حالا تو چکاره مملکتی که نظر میدی؟»
هرکسی موظف است اگر به نتیجه مثبتی در اموری رسید آن را فقط برای خود نگه ندارد و به بقیه نیز انتقال بدهد. من هم بعد از کسب تجربه در این مسیر و تفکر در رهایی از این مرداب که نهایتاً رسیدن به نتیجه را در بر داشت تصمیم گرفتم تفکرم را با جامعه به اشتراک بگذارم و این تنها قدم در مبارزه با این مشکل نیست.